وقت خوندن صورت من خنده هاتو کم می یاره...
عطر یاسی که تو چیدی ناز صد باغو خریده...
ماه کامل سر سفره گریه هامو سر کشیده...
تو چه خوشرنگ و عزیزی مثل یک نت لب گیتار...
مثل فکر شعر تازه ...حدس یک گل پشت دیوار...
ای تو دل کوک...ای خوش آهنگ...تو شنیدنی ترینی...
من پر از هوای غربت...تو هوای سرزمینی...
زمهریر نارفیقان...خواب آفتابی می بینه...
هجرت ما وسط آب زورقی بی سرنشینه...
پیله بستن در دل تو ...خواب پروانه شدن بود...
گرد شعله قد کشیدن...رقص ناب مرد و زن بود...
با تو باید مثل شبنم...عطر گلهارو بغل کرد...
تلخیه فاصله هارو پر کندوی عسل کرد...
تو چه خوشرنگ و عزیزی مثل یک نت لب گیتار...
مثل فکر شعر تازه ...حدس یک گل پشت دیوار...
I'll be your dream
I'll be your wish
I'll be your fantasy.
I'll be your hope
I'll be your love
Be everything that you need.
I love you more with every breath
Truly madly deeply do..
I will be strong I will be faithful
'Cos I'm counting on a new beginning.
A reason for living.
A deeper meaning.
I want to stand with you on a mountain.
I want to bathe with you in the sea.
I want to lay like this forever.
Until the sky falls down on me...
And when the stars are shining brightly
In the velvet sky,
I'll make a wish
Send it to heaven
Then make you want to cry..
The tears of joy
For all the pleasure and the certainty.
That we're surrounded
By the comfort and protection of..
The highest power.
In lonely hours.
The tears devour you..
I want to stand with you on a mountain,
I want to bathe with you in the sea.
I want to lay like this forever,
Until the sky falls down on me...
Bridge
Oh can't you see it baby?
You don't have to close your eyes
'Cos it's standing right before you.
All that you need will surely come...
I'll be your dream
I'll be your wish
I'll be your fantasy.
I'll be your hope
I'll be your love
Be everything that you need.
I'll love you more with every breath
Truly madly deeply do...
من برگشتم.به خاطر غیبت طولانیم منو می بخشید؟خوب می دونم چی میگین...میگین خجالت نمی کشی بعد چند وقت تلک تلک اومدی؟...خوب باشه خجالتم می کشم!!الان من قرمزم
مثال لبو!!!!خوب خوب بسه!یه کم تشویقم کنین!
بابا من اومدم باز اومد!!!
خوب بسه ابراز احساسات!والا راستش یکی از دلایلی که نمی اومدم این بود که از نظر روحی توی خونه شدیدا تحت فشارات همه جانبه بودم!بابام از یه طرف.مامانم از طرف دیگه.و بقیه هم جای خود دارن!
هرکس از یه جا ناراحت بود با ما تصفیه حساباشو می کرد!
اه ولش کن!
واقعا صدام دیگه در اومده و افتادم به غرغر کردن.خوب می خوام برم خودمو به ممد کلینیک نشون بدم!
بچه ام از دست من غمباد گرفته!
همه اشششششششش تقصیر منه!!!
محمد رضای من دوستت دارم واقعا شرمنده که این چند وقته اوفتادم به آب روغن قاطی کردن!
واقعا نمی دونم چجوری توی روت نگاه کنم!منو می بخشی؟!
قول می دم درست کنم خودمو!قول شرف!
تو هم یه قول بده!دوستم داشته باشی تا همیشه!چون بدون تو من مردم!تو تولد دوباره ی منی!
مهتاب تو...
سلام علیکم
منکه حالم خیلی خوبه!می دونین یک انفجار اتمی داشتیم!
اصلا جاتون خالی نبود!
البته تلفاتی هم داشتیم که از طرف ما نبود!خدا رو شکر.ترکش ها به خواهر و فامیل دشمن خورد!طفلکیها!
می دونین من توی کف یک موضوع موندم که مردم چقدر می تونند رو داشته باشن؟!
اصولا یه دختر و یه پسر وقتی کات می کنن دیگه قضیه از نظر من تموم شده است نه اینکه هی بخوان کشش بدن!اینجوری هم جنگ اعصاب می شه هم طرفی که کشش میده از چشم می افته هم خود طرف ضایع می شه!
خوب فکر کنم خودتون فهمیدین قضیه ای که می گم از کجا آب می خوره!
دوباره دوست دختر سابق محمد زنگ زد.البته قبلش یه آبرو ریزی خونه ی محمد اینا کرد.زنگ زد اونجا مامان محمدم خدمتش رسید ولی خوب زشت شد!محمد جلوی من زنگ زد بهش...پرسید کاری داشتی اونم زد کانال 2چشمتون روز بد نبینه!هرچی دلش خواست به عشق من گفت محمدم اصولا پسریه که اهل دعوا و فحش دادن نیست.
دیدم دیگه داره ناجور میشه من گوشی رو گرفتم.مودبانه شستمش آویزونش کردم به جارختی!
اونم فحش داد.دیدم نخیر نمیشه خواستم فحش بدم قطع کرد.
منم حساب کردم که برش کم محلی تیزتره.فقط یه اس ام اس زدم.
فسقلی می دونم چرا می سوزی اینکه می بینی محمد خوش و خورمه ناراحتت می کنه.جزقل جون دیگه اینجا زنگ نزن!
اونم دیگه زنگ نزد فقط خواهرش اس ام اس زد که اینو ولش کنین مغزش معیوبه.
مام رفتیم ددر و کلی خوش گذروندیم.یه انگشترم گرفتیم ...
خوب دیگه ما متاهلی فکر می کنیم...
دیشب آرزو دوست دختر مسعود(برادر محمد)که فامیل دختره می شد زنگ زد محمدم همه چیزو تعریف کرد براش اونم زنگ زد به دختره و باهم دعواشون شد وحشتناک!!!!!!!!
واقعا طفکلی آرزو شرمنده ی اونم شدیم کلی.یه نفر آدم خل همه رو انداخت توی دردسر.
ولی کلا بهتون می گم که این دختر امروزم بی خیال نشد.زنگ زد انقدر زنگ زد که محمدم مجبور شد جواب بده اینبار نبود که بچلانمش اما خوب محمدم بدجوری ضدحال زده بود بهش.
دختر کلی بدو بیراه گفته بود محمدم هیچی نگفته بود وقتی جیغهاش تموم شده بود محمد گفته بود حرفات تموم شد؟
اونم گفته بود آره
محمدم گفته بود خداحافظ!
فکر کنم دختره باید می رفت یه سر تا حموم!
امروزم رفتیم بیرون کلی خوش گذشت کلی محمد منو خجالت داد.فقط در جوابش می تونم بگم محمد جونم عااااااااااااااااااااااااااااشقتم!
تو بهترینی تو مهربونترین و گل ترین پسر دنیایی!!!
پیوست:احتمالا امشب دختری می میرد!(یعنی خودکشی می کند)
Life is a mystery, everyone must stand alone
I hear you call my name
And it feels like home
When you call my name its like a little prayer
Im down on my knees, I wanna take you there
In the midnight hour I can feel your power
Just like a prayer you know Ill take you there
I hear your voice, its like an angel sighing
I have no choice, I hear your voice
Feels like flying
I close my eyes, oh God I think Im falling
Out of the sky, I close my eyes
Heaven help me
Like a child you whisper softly to me
Youre in control just like a child
Now Im dancing
Its like a dream, no end and no beginning
Youre here with me, its like a dream
Just like a prayer, your voice can take me there
Just like a muse to me, you are a mystery
Just like a dream, you are not what you seem
Just like a prayer, no choice your voice can take me there
Just like a prayer, Ill take you there
Its like a dream to me
سلام سلام
خوبین؟خوشین؟سلامتین؟
خدا از دهنتون بشنوه ما که امروز قاط زدیم خفن! جاتون خالی انقدر حرص خوردم که خدا می دونه.البته مربوط به محمد رضا نبودااااا!
اصلا خدایی نکرده ایشون که ما رو اصلا اذیت نکرد!
فقط قاط زد منم که حساس!
قضیه از اینجا شروع شد که امروز مادر بنده بشور بسب راه انداخته بود مارو هم مجبور کرد بریم تو مطبخ.
کلی حمالی فرمودیم.کلی غرغر شنیدیم ! بسی لذتها بردیم از خر حمالی!
موبایل منم که اصلا زنگش ضعیف نبود! منم که گوشم کر نبود!
حاج آقای ما زنگ زده بود و من هم نشنیده بودم.بالاخره چشمم دید که زنگ زده! نشستم پای تلفن زنگ زد!
اوه اوه آقا عصبانی خفن!هم عصبانی هم ناراحت!بنده هم که خوش خیال خندان و شاد فکر کردم به خاطر بنده ناراحته!
یهو گفت من دیگه کم اوردم!
منو می گی؟یهو مات و مبهوت مونده بودم که چی شده!
هی گفتم چی شده اونم گفت بعدا می گم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بنده هم قاطی فرمودم!(خصوصیات مرداد ماهی من کار دستم داد به علاوه ی یه مقداری هم حس فضول درد)
بالاخره معلوم شده دوست دختر قبلیش زنگ زده!
منو می گی ؟!حسود شده!داغ کردم!البته سعی کردم جیغ نزنم!
اونم تعریف کرد که دختره زنگ زده به محمدرضا که من دارم خطم رو می فروشم و از این حرفا بعدشم یه پسره گوشی رو ازش گرفته!
منم دیگه داغ کردم ! حداحافظی کردیم.باز زنگ زد منم جواب ندادم اس ام اس بازی کردیم ! معذرت خواهی و این حرفا!منم خوب آشتی کردم اما دیدم نمی شه گفتم تلفن دختر رو بده من اونم گفت ارزششو نداره.بعدش داشتم می حرفیدیم دختره اس ام اس داد!منم یه اس ام اس دیکته کردم به محمد رضا اونم فرستاد واسه دختره!اس ام اس زدن همانا آتش سوزی همان
! دیگه صدای دختره در نیومد.
متن اس ام اس :
واست متاسفم.هر جور دوست داری فکر کن.من یه زمانی فکر می کردم دوستت دارم اما عادت کرده بودم دوستت نداشتم.الان دارم دوست داشتن رو تجربه می کنم و کسی توی زندگیم هست.واقعا بچه ای واسه ی مهتاب که تعریف کردم کلی باهم بهت خندیدیم می خواست زنگ بزنه نصیحتت کنه من نذاشتم گفتم ارزش نداری!
احتمالا همین کارشو ساخت .نمی خوام دهنمو باز کنم و دقیق بگم چی شده بود.چون بیشتر هم حرسم می گیره هم خنده ام!
خدا یه عقلی به این بده یه پولی به ما!نمی دونم توی مغزش چی میگذره اما هر چی که هست اونقدر بچه گونه است که آدم شرم می کنه بخواد بگه.
به هر حال محمد رضا دوستت دارم با همه ی مشکلات و حرفها!
امیدوارم هیچوقت دیگه این چیزا پیش نیاد.
فعلا
منو درگیر خودت کن
تا جهانم زیر و رو شم
تا سکوت هر شب من
با هجومت روبرو شه
بی هوا بدون مقصد
سمت طوفان تو میرم
منو درگیر خودت کن
تاکه آرامش بگیرم...
با خیال تو هنوزم
مثل هرروز و همیشه
هر شب حافظه ی من
پر تصویر تو میشه :)
با من غریبگی نکن
با من که درگیر تو ام
چشماتو از من برندار
من مات تصویر توام..............
تو همینجایی همیشه
با تو شب شکل یه رویاست
آخرین نقطه ی دنیا
تو جهان من همینجاست
تو همینجایی و هرروز
من به تنهاییم دچارم
منو نزدیک خودم کن
تا تورو یادم بیارم...
با من که درگیر توام
سلاااااااااااااااام
خوبی؟؟؟منم خوبم!خوب نه عالیم.
امروز روز دیدار بود و کلی باهم خوش گذروندیم.
محمدرضا اومد دنبالم رفتیم یه کافه ی باحال کشفیدیم...جاتون اصلا خالی نبود!
دوتا قهوه سفارش دادیم.
کلی حرفیدیم بعدشم کلی توی پاساژ ول گشتیم و مغازه نگاه کردیم!
چندتا لباس پسندیدیم البته محمد رضا خوشش نیومد من یه کم جینگول پسندم.هی می گفت گلدار خوب نیست
!این نه!
بعدش چند مورد پسندیدیم.
می دونی خیلی حال میده آدم با یکی بره پاساژ گردی و دید زدن لباس و کفش.من که عاشق این حرکتم.بعدشم کلی با سلیقه ی هم آشنا شدیم.
موقع برگشتن یه عالم وقت تو ترافیک موندیم.هی سر به سر هم گذاشتیم
.خندیدیم.
منو رسوند خونه و رفت.
امروز به چند نکته هم پی بردم.
۱-محمدرضا غیرتیه!(عاشق غیرتم)
۲-حسوده(اینم دوست دارم)
۳-خوش سلیقه است(اینم از انتخاب بنده مشخصه)
فعلا
پیوست:فکر می کنین مانتوی سبز جواده؟؟