کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم
پشت کدوم سد سکوت پر می کشی چکاوکم
چرا به من شک میکنی من که منم برای تو
لب ریزام ازعشق تو و سرشارم از هوای نو
دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو
پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم حق حقمو
گریه نمیکنم نرو آه نمی کشم بشین
حرف نمی زنم بمون بغض نمیکنم ببین
سفر نکن خورشیدکم ترک نکن من و نرو
نبودنت مرگ منه راهی این سفر نشو
نزار که عشق من و تو اینجا به اخر برسه
بری تو و مرگ منم از رفتن تو سر می رسه